برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان بستنی با چاشنی عشق pdf از زهرا سپهری رفیع/حمـیرا خالدی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زهرا سپهری رفیع/حمـیرا خالدی مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان بستنی با چاشنی عشق
بستنی… بستنی… بستنی…
کلمه ای که مدام تـو ذهنم تکرار مـی شـه.
من مـی دونم بستنی مـی تـونه زندگیم رو تغییر بده؛ من با بستنی به
جایی مـی رسم که همه ارزوی یه لحظه دیـدنم رو داشتـه باشن
مـیدونی.
دل مثل بستنی قـیفیه!
یه قـیف! پر از خاطره!
هر خاطره یک طعم!
هر خاطره یک رنگ
مشغول لیسیـدن خاطرههای
خـوش طعم و خـوش رنگ که مـیشی…
خاطرههای دیگـه آب مـیشون.
بیخیال باش!
بستنیت را تا تـه بخـور.
رمان پیشنهادی:دانلود رمان عشق یه پسر هندی حمـیرا خالدی
قسمت اول رمان بستنی با چاشنی عشق
در حال آماده شـدن بودم؛ بایـد مـی رفتم به استقبال مشتری ها.
جلوی آینه ایستادم؛ زبونم رو بیرون آوردم و
وانیل دور لبم رو پاک کردم. لبخند دندونمایی زدم.
دستم رو داخل موهای کوتاهم بردم و بهم ریختمشون؛
به خاطر بستنی های نازنینم موهام رو کوتاه کرده بودم، چون پر پشت و بلند بودند،
مو داخل بستنی ها مـی رفت. به هر حال بستی ها برام عزیز بودند نبایـد مـی ذاشتم کثیف شن.
دستی به ابروهای مرتب شـدم کشیـدم؛ زیر لب با اون صدای گوش خراشم شروع کردم به خـوندن.
-من یه پرندم، آرزو دارم، تـو یارم باشی…
انگشتم رو به سمت بستنی کـاکـائویم گرفتم.
-عاشقتم لعنتی.
یه قاشق بزرگ بستنی تـوی دهنم گذاشتم و با لذت مزه مزه اش کردم.
زندگی و روز های من خلاصه شـده بود تـوی بستنی،
صبحونه بستنی، نهار بستنی، شام و آخر شبم باز بستنی.
کمـی مرطوب کننده به صورتم زدم. زیاد اهل آرایش نبودم؛ بیش تر عشق تیپ لاتی و
فوتبال و ورزش و اینا بودم؛ یعنی بایـد پسر مـی شـدم..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید