برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان بی دار pdf از suorire با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان suorire مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان بی دار
نـوآ، دخترکی که از خـونه وحشت دور مـیشـه از اوجِ اسارت
از بندِ تعصب فرار نمـیکنه رهاش مـیکنن تنها مـیذارنش بینِ یه گله گرگ!
یه دخترِ ۱۴ساله، یه گوسفندِ سفیـدِ چاق و خـوشمزه
آماده است واسه یه لقمه چپ کردن، که باز رهآ مـیشـه
این بار از بندِ تنهایی رها مـیشـه امــا اَمون از اون روزی که،
کسی که مـیشـه همه کسِ تنهاییهات، نباشـه !
رمان پیشنهادی:دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان بی دار
بسم االله القلــم…
قالی…فقط فرشی نیست که پسر کوچکی رویش غلت مـی زند…
قالی، زندگی هم مـی تـواند معنا دهد…
قالی که ما خـود بافنده ي آنیم…
قالی که رج به رجش را با خـون خـود رنگین کرده و
طرحی را که در ذهنمان مـی پرورانیم رویش مـی زنیم…
بافنده ي دنیا ما هستیم…ما آدم هایی که به داشتن قدرت عقل و اختیارمان فخر مـی فروشیم…
ما آدم هایی که گـاهی تمام عقل را به حراج مـی گذاریم براي احساسـات…
احساساتی که شایـد عمـیقند و شایـد نه…شایـد پوچند و شایـد نه…
هر چه که باشـد، هر چه که هست، بافنده ي این زندگی که ما داریم، خـودمانیم…
ما، روي دار نقش مـی زنیم…شایـد نقشی که ما
روي دار مـی زنیم قلب دیگري را به دار بیاویزد…
بایـد تصمـیم گرفت…یا خـود را به دار آویخت و مرد…یا نقشی به دار زد و بیـدار شـد…
یا…بی دار ماند و تمام زندگی را، به دست سرنوشت سپرد….
گیسوي خرمایی رنگم را مـیان انگشتان مـی پیچم و به آینه ي اتاق خیره مـی شوم.
سرم را کج مـی کنم و باز، خیره مـی شوم به تصویر محو خـودم از آینه.
آرام آرام موهایم را رها مـی کنم تا دوباره
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید