حسن بیادی که از اعضای تشکل جدید جبهه ایستادگی است، میگوید: «اگر جامعتین در کنار 7+8 قرار بگیرند، از نظر ما مطلوب نیست. جامعتین در واقع باید تصمیم نهایی را بگیرند. ما بر این باوریم که روحانیت و مرجعیت باید اهمیت و جایگاه خود را پیدا کند».هفتهنامه «مثلث» با بیادی درباره جبهه ایستادگی و نسبتش با جریان اصولگرایی و انتخابات آینده گفتوگو کرده، که مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:* جناب آقای بیادی، نخست توضیح مختصری درباره جبهه ایستادگی بیان کنید تا وارد بحث شویم؟ـ تقریبا پس از رخدادهای پس از انتخابات سال 88 با توجه به اینکه کشور با مخاطراتی روبهرو شد، تصمیم به تشکیل جبهه ایستادگی گرفتیم. این جبهه از گروههایی تشکیل شد که افراطی نبود و پیرو و در خط ولایت بودند و تلاش میکردند در زمان تشنج، از هر گونه افراطیگری بپرهیزند و همه تلاش خود را برای تحقق اهداف نظام و حمایت از فرمایش های مقام معظم رهبری و حمایت از ایشان به کار گرفتند، چراکه جریانات افراطی با حرکتهای بیتدبیر خود، موجب شدند حریم ولایت، آماج حملات قرار گیرد. به همین دلیل ما به همراه چندین تشکل سیاسی، جبهه ایستادگی را تشکیل دادیم و متعهد شدیم که از هر گونه افراطیگری بپرهیزیم و همه هم و غم خود را برای ارایه راهکار به منظور برونرفت از چالشها به کار بندیم.در همین راستا، ما هشت اطلاعیه صادر کردیم؛ یکی از این اطلاعیهها، حمایت از منشور جامعتین بود که از با اطلاعیه و پیگیریهای جناب آقای رضایی صورت گرفت. ما احساس میکردیم که منشور جامعتین، تنها برای انتخابات نیست، بلکه برای اتحاد میان همه تفکرات نزدیک به اصولگرایی، ایجاد اتحاد ملی، ارایه راهکار و پیروز شدن بر چالشهای آینده و پیش روی نظام است.این در حالی بود که ما با توجه به تهدیداتی که وجود داشت، معضلاتی که پس از انتخابات پدید آمد، مسائل هستهای، تحریمها و … تصمیم به تشکیل این جبهه گرفته بودیم؛ اما هنگامی که کمیته 7+8 تشکیل شد، این پرسش برای ما پیش آمد که آیا این کمیته انتصابی، انتخابی یا قیممآبانه است؟ باید برای همه گروهها روشن شود که آیا جامعتین اعضای کمیته 7+8 را انتخاب کردهاند؟ اعضای این کمیته خود را منتسب به کدام گروه، دسته یا سازمان میدانند؟اینها پرسشهایی است که برای جامعه هست و متأسفانه با همین روش در انتخابات مجلس گذشته، مجلس هشتم شکل گرفت که انتظاری که از آن میرفت، برآورده نشد!* فکر میکنید چرا این اتفاق افتاد؟ـ به نظرم، بسیاری از گروههایی که باعث تشکیل چنین مجلسی شدند، خروجی خوبی نداشتند و انتقادات جدی به این مجلس وارد شد. این نشاندهنده آن است که گروهی که افراد را به عنوان شاخصهای اصولگرایی معرفی کردند، بیش از 50 درصد موفق نبودند.* منظورتان گروه 6+5 در انتخابات مجلس هشتم است؟ـ بله واقعا موفق نبودند، چراکه اگر این گونه بود، این مجلس هم عملکرد موفقی میداشت و این اتفاقات نمیافتاد؛ برای نمونه، در رخدادهای پس از انتخابات، اگر دوستان راهکار داشتند، چرا در مجلس موفق نبودند؟من نظرم این است که تنهادولت مقصر نیست، بلکه قوای دیگر هم تقصیر دارند و باید سهم تقصیر خود را در این حوادث تعریف کنند و پاسخگوی مردم باشند؛ اما متأسفانه پاسخگویی نیست و به همین دلیل، ما به این نتیجه رسیدیم که بتوانیم افکار عمومی را به سمت وحدت واقعی سوق بدهیم.اگر جریان اصولگرایی به جبهه ایستادگی کمک کند، حتما به این هدف دست خواهیم یافت. البته برای ما مهم نیست که جامعتین چه کسانی را به عنوان اعضای ائتلاف معرفی میکنند، بلکه مهم این است که ما بر این باوریم از نجابت و بزرگواری جامعتین سوءاستفاده میشود.ما می گوییم، روحانیت و مرجعیت، باید اهمیت و جایگاه خود را پیدا کند، چراکه این قشر در جامعه ما از جایگاه بالایی برخوردارند. ما و مردم برای آیتالله مهدوی کنی به عنوان شاخص اصولگرایی و کسی که مورد اعتماد و تأیید امام و مقام معظم رهبری و بسیاری از علما و اندیشمندان بوده و هستند و همواره آبروی خود را فدای نظام کردهاند، احترام ویژهای قایل هستیم.پس شما مجلس هشتم را در رخدادهای سال 88 موفق نمیدانید و با تشکیل جبهه ایستادگی، می کوشید افراد شایستهتری را برای انتخابات مجلس آینده معرفی کنید؟بله، افرادی که پاسخگو باشند. نمایندگان کنونی، پاسخگوی اتفاقاتی که تاکنون رخ داده، نیستند و در عین حال، خود را طلبکار هم میدانند.برخی این بحث را مطرح میکنند که با توجه به دعوت نشدن از آقای محسن رضایی برای معرفی نماینده به کمیته 7+8 جبهه ایستادگی، فعالیت خود را پررنگ کرده و به صورت جدی وارد عرصه انتخابات شده است؛ تا چه اندازه این موضوع را می پذیرید؟اصلا این گونه نیست. جبهه ایستادگی پیش از این هم فعالیت پررنگی داشت اما برخی افراد و گروههای تمامیتخواه، مسأله را این گونه نشان میدهند. به نظرم این اصلا شایسته جامعه ما نیست. آقای رضایی از سرمایههای اساسی و چهرههای ماندگار انقلاب و نظام است.من هم از این جهت عرض میکنم که ایشان باید در روند تصمیمگیری اصولگرایان باشند.شاید از سوی گروههای دیگر انتقاداتی نسبت به ایشان باشد، اما آقای رضایی از شاخصههای اصولگرایی و سرمایههای نظام است و ما نمیتوانیم این افراد را حذف کنیم.* پس چرا از آقای رضایی دعوت نشد؟ـ بحث من فراتر از این سخنان است. چرا تنها باید درباره آقای رضایی صحبت کنیم؟ با کاری که این دوستان انجام میدهند، آزادی در کشور ما خدشهدار میشود. در حالی که در کشور ما دمکراسی حاکم است و اگر چنین کاری کنیم، نقض غرض کردهایم. چرا تنها درباره آقای رضایی چنین بحثی مطرح میشود؟آیا آقای لاریجانی و آقای قالیباف در این راه زحمت نکشیدهاند؟ آیا ما در استانهای دیگر از شاخصهای دیگری که از چهره های شاخص اصولگرایی بوده و مخاطبان بسیاری دارند، نباید استفاده کنیم؟ آیا نخبگان و شاخصهای اصولگرایی تنها در تهران هستند؟اما آقای لاریجانی و قالیباف نمایندگان خود را به کمیته 8+7 معرفی کردهاند… این افراد نماینده کدام جریان هستند؟ بحث من این است که این افراد چه جایگاهی دارند که به این کمیته، نماینده معرفی کنند؟ باید همه گروهها و احزاب جمع شوند و افرادی را معین کنند که خودشان نخواهند برای مجلس کاندیدا شوند و به جایی وابسته نباشند تا بتوانند راحتتر به جمعبندی برسند. این کار تنها از عهده جامعتین برمیآید، چراکه ما بر این باوریم جامعتین وابستگی حزبی و گروهی ندارند و تجربه ثابت کرده است که در مواقع گوناگون این بزرگواران حتی آبروی خود را فدای پایداری انقلاب و نظام کردهاند. به همین دلیل، میگوییم که جامعتین باید مستقل وارد شوند و پس از شنیدن نظرات همه گروهها و افراد، تصمیم نهایی را بگیرند.*از این بحث عبور کنیم. شما چه موضعی نسبت به سخنان آیتالله مهدوی کنی دارید؟تمامیتخواهی باعث میشود که جمعهای کوچکتر شکل بگیرد اما اگر جامعتین وارد شود و همه گروهها با جامعتین آسان به توافق برسند، به نتیجه مطلوب و وحدت ملی و جذب حداکثری دست مییابیم؛ اما اگر جامعتین در کنار 7+8 قرار بگیرد، از نظر ما مطلوب نیست. اگر جامعتین تصمیم نهایی را بگیرند، ما میپذیریم، ولی اگر در کنار گروههای دیگر باشند، به نظر من نتیجهبخش نخواهد بود.*شما برای رفع این اختلافنظرها چه کارهایی انجام دادهاید؟ـ ما در سخنرانیها، دیدارها و حتی به شخص آیتالله مهدوی کنی و آیتالله یزدی از طریق جناب آقای رضایی دیدگاه های خود را اعلام کردیم.* فراتر از اینها، آیا نشستی با سران جامعتین یا نمایندگان آنها برگزار کردهاید؟بله، نظریاتمان را به آنها منتقل کردهایم؛ اما با همان خطمشی که در حمایت از رهبر معظم انقلاب داشتیم و در انتخابات گذشته نیز از آقای دکتر رضایی حمایت کردیم، این جبهه را ادامه دادیم. به دلیل این که ایشان را در حمایت از انقلاب و رهبری، صادق میدانیم، همواره از اندیشههای ناب ایشان کمال استفاده را مینماییم.* آیا پس از این نشست ها، از آقای رضایی دعوت شد که خود ایشان یا نمایندهشان در جلسات کمیته 7+8 شرکت کنند؟ـ چنین دعوتی از سوی جامعتین انجام شد، نه از سوی گروهها. البته ما برای دعوت این گروهها اهمیت چندانی قایل نیستیم، چراکه بر این باوریم، این کار بدون هماهنگی انجام گرفته است.باید گروه هایی که پیش از این با یکدیگر در ارتباط بودند، این کار را انجام دهند. ما برای همه گروهها احترام قایلیم، اما بر این باوریم آنها تنها نمایندگی این کار را از سوی تمام گروهها ندارند. اگر منشوری برای اصولگرایی نوشته شده، مسئول این کار، جامعتین است.* اگر شما در انتخابات آینده با کمیته 7+8 به توافق نرسید، ممکن است فهرست جداگانهای ارایه کنید؟ـ ما فهرست خود را از طریق جامعتین اعلام میکنیم و آنها برای ما تصمیم خواهند گرفت.*شما، آقای روحالامینی و فرزند آقای رضایی در جبهه ایستادگی مشغول به فعالیت هستند. اما آیتالله علوی هر گونه وابستگی این جبهه به آقای رضایی را رد کردهاند؛ چگونه چنین چیزی ممکن است؟ـ بله، وابستگی ندارد؛ اما از ظرفیت ایشان استفاده میکنیم. لفظ درستی نیست که در مصاحبهها به کار برده میشود، ما در کنار آقای رضایی بوده و هستیم و ایشان همیشه در همه کارها راهنمای ما بودهاند. هرچند با دیگر بزرگان همچون آقای دکتر قالیباف، دکتر لاریجانی و دیگر بزرگواران همکاری مستقیم داریم.* یعنی ایشان در جلسات جبهه ایستادگی حضور مییابد؟ـ در بسیاری از جلسات حضور دارد. در عین حال، آقای قالیباف از مدیران موفق و اثرگذار در جامعه بودهاند و آثار و برکات مدیریت بسیجیوار ایشان به همراهی و حمایت مدیریت شهری در شهر تهران مشهور است.